پیش فاکتور دریافت فایل
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعريف و تبيين مفهوم فلسفه
6032
17,000 تومان
.zip
98 کیلوبایت
توضیحات:
مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعريف و تبيين مفهوم فلسفه
تعداد صفحات : 39
فرمت : docx , word
پاورقی و رفرنس دهی استاندارد
دارای تحقیقات انجام شده داخلی و خارجی
دارای گارانتی بازگشت وجه
دارای منابع فارسی و انگلیسی
کاملترین در سطح اینترنت
تعريف و تبيين مفهوم فلسفه
بخشی از متن :
بررسی سير تاريخی فلسفه
از سند ها و مدرک هايي که در دسترس است بر مي آيد که نخستين مردمي که به فلسفيدن پرداختند مردم هند بودند و قديم ترين اثر فلسفي انسان، در ودا[1] يعني سرودهاي مذهبي فلسفي هندي ها آمده است. پس از هندي ها مردم چين و پس از آن يوناني ها به فلسفيدن پرداخته اند، که البته ايرانيان بيشتر به علم و اخلاق توجه داشته اند و به همين خاطر اثري فلسفي از آن به جاي نمانده است(هومن، 1382: 33-35). نوعي شور، شوق و کوشش را در دوره اول فلسفه با زبان تمثيل و بياني رمز آلود در سرود ها و سخنان کوتاه در هند، چين و ايران مي بينيم. در دوره دوم وقتي به يونان مي رسيم با تفاوت هايي روبرو مي شويم. اگر نگاه شرقي بيشتر نگاهي است به درون، و آن چه درباره جهان و هستي گفته مي شود بر بنياد نگرش و آزمون دروني و همچنين نام ها و مفهوم هايي است که از اين چگونگي هاي دروني سرچشمه مي گيرد؛ نگاه يوناني به بيرون است. او چه بسا آنچه را از نگرش بيروني به دست آورده است، به سراسر پهنه هستي مي گستراند.(نقيب زاده، 1391: 7 - 8).
در مجموع، مي توان تاريخ فلسفه را در چهار دوره مورد بررسي قرار داد:
1) دوران اول، که تقريبا از 1500 پيش از ميلاد شروع مي شود و تا ظهور سقراط ادامه دارد. تدوين اوپانيشادهاي کهن در هند، ظهور زردتشت در ايران، لائوتسه در چين، و بودا در هند و فيلسوفان پيش از سقراط در يونان در اين دوران بوده اند.
2) دوران دوم، که دوران کلاسيک فلسفه است تقريبا از زمان ظهور سقراط آغاز شده و اوج آن در فلسفه افلاطون است.
3) دوران سوم که دوره ي ((بهم بر نهادن[2] )) انديشه هاي فيلسوفان شرق و غرب است. خود داراي 5 دوره است. دوره اول از نخستين آکادمي تاپلوتينوس که اوج آن در فلسفه ارسطوست و در هند با دوران ((سوتر))ها مطابقت دارد، دوره دوم از پلوتينوس تا پايان سده پنجم ميلادي که در هند با شکوفايي فلسفه ي ناگار جونه همراه است. دوره ي سوم از پايان سده پنجم ميلادي تا سال هاي آغازين سه نهم که دوره ي فرود تاريخ فلسفه به شمار مي آيد. دوره چهارم، دوره سکولاستيک يا اهل مدرسه که تا پايان سده ي پانزدهم ادامه داشت و دوره پنجم از سده ي شانزدهم تا ظهور دکارت.
4) دوره چهارم که از زمان ظهور دکارت يعني ميانه ي سده ي هفدهم آغاز شده و هنوز هم پايان نيافته است نيز داراي سه دوره است: دوره اول از دکارت تا کانت؛ دوره دوم از کانت تا نيچه؛ دوره ي سوم از نيچه تا فيلسوف ناشناس آينده. اوج فلسفه ي اين دوران در کانت است که به حق مي توان او را دومين سازنده ي تاريخ فلسفه شمرد. (هومن، 1382: 33-35)
البته تقسيمات ديگري از تاريخ فلسفه ارائه مي شود چون: فلسفه باستاني و جديد، فلسفه شرق و غرب، فلسفه عيسوي و اسلامي و مانند اين ها که اين تعابير دقيق نمي باشد.(همان منبع، 1382: 33-35).
تعريف فلسفه
با کمي تامل در "تعريف" فيلسوفان متوجه ميشويم که فلسفه تعاريف مختلفي دارد و تعريف واحدي که روشنگر موضوع باشد، در دست نيست؛ هر فيلسوفي با توجه به مؤلفههايي نظير، جهانبيني، ايدئولوژي و مسائل جامعهاش تعريفي خاص از فلسفه ارائه ميدهد. براي مثال فيلسوفاني نظير ديوئي، ملاصدرا و کندي هر کدام تعاريف خاصي از فلسفه دارند که ذيلا به آن پرداخته ميشود. ديوئي، دو تعريف از فلسفه ارائه ميدهد: نخست اينکه وي، در کتاب مسائل فلسفي، فلسفه را "کوششي تلقي ميکند که انسان براي رسيدن به هدفهاي اساسي در زندگي به خرج ميدهد". تعريف ديگر ديوئي در کتاب دموکراسي و تعليم و تربيت فلسفه است و در آنجا فلسفه را "با توجه به مشکلات و مسائل معين" تعريف ميکند (شريعتمداري، 1373: 15)؛ کندي فلسفه را "علم به حقايق اشياء به اندازة توانايي آدمي ميداند؛ زيرا غرض فيلسوف در عملش رسيدن به حق و در عملش عمل کردن به حق است" تعريف ميکند؛ و ملاصدرا در تعريف فلسفه ميگويد، فلسفه اعلائ درجه علم است که نهايتاً منشاء الهي دارد و برخاسته از "مقام و منزلت نبوت" است. حکما کاملترين انسانهايياند که جايگاهي بعد از پيغمبر و امام را دارند؛ فلسفه در اين معنا در خصوص ماهيت اشياء در پي کشف حقيقت است و ميخواهد معرفت ذهني را با کمال نفس آدمي و تهذيب آن توام سازد (نصر، 1383: 50- 45).
از جهتي نيز به فلسفه به معناي محتوا و تاريخ فلسفه مي پردازند به اين شکل که هر فردي که داراي تفکر فلسفي يا ذهنيت فلسفي مي باشد در مواجه با زندگي روزمره با سوالات جدي مواجه خواهد شد، سوالاتي چون: ((ماهيت واقعيت چيست؟))، ((ماهيت حقيقت و معرفت چيست؟))، و ((ماهيت ارزش چيست؟)). اين سوالات ما را به سه شاخه اصلي فلسفه مواجه مي کند. نام شاخه اي که در رابطه با ماهيت واقعيت است، هستي شناسي[3] و اسم شاخه اي که از ماهيت معرفت و حقيقت بحث مي کند، معرفت شناسي[4] ، و عنوان شاخه اي که مقوله ي ارزش را مورد بررسي قرار مي دهد، ارزش شناسي[5] است. پرداختن به اين جنبه از سوالات به نوعي توجه به فلسفه به مثابه بررسي محتواي آن مي باشد. البته در طول تاريخ سه هزار ساله فلسفه اين دسته بندي فلسفه همواره دچار تغييراتي بوده است. (اسميت، 1390: 54)
[1] Veda
[2] sunthesis
[3] ontology
[4] epistemology
[5] axiology
تحقيقات داخلی :
مصباحيان(1387)، در پژوهشي تحت عنوان "اخلاق مسئوليت و آموزش اميد: ماهيت و روش آموزش فلسفه از نگاه دريدا و فرير" روشن نمود که، که بر اساس آموزه هاي دريدا، آموزش به طور کلي و آموزش فلسفه به طور خاص را از سطح تکنيک ها و روش ها به سطحي منتقل کرد که عميقا به اخلاق، به غايت زندگي، تاريخ و انسانيت مرتبط باشد. براي حرکت در جهت چنين تلقي اي از فلسفه آموزش و چنين منطق يا هدفي از آموزش، پرس و جوي روشي سازگار با آن نيز اجتناب ناپذير بوده است- روشي که در قسمت دوم نوشته، با ارجاع به انديشه هاي پائولو فرير- به ويژه در دو اثر اصلي او آموزشگري ستمديده و آموزشگري اميد، و نيز نقد سهمگين او به روش بانکداري آموزش و نظريه پردازي نوين او از روش مشارکتي آموزش صورت بندي شده است.
.
.
.
تحقيقات خارجی :
«مک گيمس»(1999). در گزارش تحقيقي خود در مورد مهارت تفکر، اين گونه سخن مي گويد که: اين امر به شکل فزاينده اي مورد تصديق است که بهبود بخشيدن به مهارت تفکر نه تنها بر تفکر دانش آموزان بلکه بر پيشرفت و تفکر معلمين و بر ويژگي مدارس به عنوان اجتماعات يادگيري نيز اشاره دارد.
«هايمر»(2002). با مطالعه درباره دانش آموزان سرآمد، اثرات مثبت برنامه آموزش فلسفه به کودکان را در تفکر انتقادي، استدلال مفهومي و پژوهش فلسفي با دانش آموزان را نشان داد.
.
.
.
منابع
ابراهيمي ديناني، غلامحسين؛ گل محمدي آذر، ابوالفضل(1389). «کاربرد ذهن فلسفي و روش فلسفي عامه در زندگي»، فصلنامه حکمت و فلسفه، شماره سوم، بهار1389(ص40 و 41).
ابوالقاسمي، عباس ؛ مهرابي زاده؛ هنرمند، مهناز؛ نجاريان، بهمن؛ شكركن، حسين (1383). «اثربخشي روش درماني آموزش ايمن سازي در مقابل تنيدگي و حساسيت زدايي منظم در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان»، مجله ي روانشناسي، دوره 8(1)،51-63.
ابولمعالي، خديجه(1391). پژوهش کيفي از نظريه تا عمل، تهران، نشر علم.
استراوس، انسلم؛ کوربين، جوليت(1385). اصول روش تحقيق کيفي، نظريه مبنايي، رويه ها و شيوه ها، ترجمه بيوک محمدي، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
اسميت، فيليپ جي (1377). فلسفه آموزش و پرورش(با تجديد نظر و اضافات)، ترجمه دکتر سعيد بهشتي فسايي، مشهد، به نشر(انتشارات آستان قدس رضوي)
افروز، غلامعلي (1387). «رسالت دانشگاه ها و قدرت علمي جامعه»، مجله علمي- پژوهشي روانشناسي و علوم تربيتي (دانشگاه تهران)، شماره 4، سال 38، زمستان 1387.
.....
1403/8/11 - مارکت فایل